تازه های دنیای ما بر اساس خبرهایی از نویسندگان آزاد اندیش
در باره ما
با سلام به دوستان عزیز و گرامی
هدف ما از ارایه این وبلاگ ایجاد درک عمیقتری از تحولات و رویدادهاو
انعکاس حقایق بدون پرده روز دنیا میباشد .
از اینکه ما را همراهی میکنید متشکریم.
منافع سه جانبه در مذاکرات صلح؛ نقش هایی که بر آب می زنند
اوباما هر هدف ژئوپلتیکی را هم که دنبال کند، نمی تواند مواردی چون رأی یهودیان در انتخابات میان دوره ای کنگره و پیامدهای مذاکرات در چشم انداز دور دوم انتخابات ریاست جمهوری را از نظر دور سازد/ آنچه روشن است این که عباس در موضع قدرت وارد این مذاکرات نخواهد شد و حتی اگر به توافقی نیز برسند، ضمانتی برای پذیرش آن از سوی مردم فلسطین نیست/ «آلوف بن»، نیز در همین باره گفته است: نتانیاهو می تواند به نوعی به گورباچف یا نیکسون اسراییل تبدیل شود.
سرویس بین الملل ـ در آستانه آغاز رسمی گفتوگوهاي مستقيم سازش ميان تشكيلات خودگردان فلسطين و رژيم صهيونيستي در واشنگتن - که پادشاه اردن و حسنی مبارک، رئیس جمهوری مصر، از همسایگان اسراییل و فلسطینیان و از متحدان نزدیک آمریکا نیز در آن حضور خواهند داشت - روزنامه «گاردین» به بررسی نکات کلیدی پیرامون شرکت کنندگان اصلی این گفت وگوها پرداخته است.
به گزارش «تابناک»، این روزنامه انگلیسی در تحلیل خود، جداگانه به نقش و موقعیت رژیم صهیونیستی، ایالات متحده آمریکا و فلسطین پرداخته است.
[رژیم صهیونیستی] اسراییل
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، بارها بر این مسأله تأکید کرده است که روزی جامعه بین المللی را حیرت زده خواهد کرد. شاید هدف او از بیان این مطلب، آن باشد که تصمیم دارد با انجام یک معاهده صلح با فلسطینیان، یک میراث تاریخی از خود بر جای گذارد.
«آلوف بن»، یک مفسر لیبرال شناخته شده نیز در همین باره گفته است: «نتانیاهو می تواند به نوعی به گورباچف یا نیکسون اسراییل تبدیل شود.»
این در حالی است که برخی این نظرات را به طور مشخص، دور از انتظار می دانند و بر این باورند که نتانیاهو، این مذاکرات را تنها ابزاری در برابر فشارهای آمریکا می داند و به خوبی نیز به این مسأله واقف است که قدرت ایستادگی در برابر خشم آمریکا، بزرگترین حامی سیاسی و مالی خود را ندارد.
«آویگدور لیبرمن»، وزیر خارجه تندرو صهیونیست ها، نیز هفته گذشته، با بیان این مطلب که نباید عقب نشینی کرد و مردم اسراییل را در رنج و عذاب گذاشت، بر این مسأله صحه گذاشت و آشکارا خواهان از سرگرفته شدن شهرک سازی ها در کرانه باختری شد.
چندی پیش، نتانیاهو شناخت {رژیم صهیونیستی} اسراییل به عنوان یک کشور برای مردم یهود، انجام اقدامات امنیتی ملموس و پایان درگیری ها را از جمله اصولي عنوان کرد كه در گفتوگوهاي صلح، بايد درباره آن توافق شود.
حامیان این طرح، خواسته نخست نتانیاهو را تأییدی بر یک واقعیت و مخالفان آن را راهی برای جلوگیری از تحقق خواسته فلسطینیان، مبنی بر حق بازگشت پناهندگانی که در جنگ های سال های 1948 و 1967 مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند، می دانند.
نتانیاهو درباره مسأله برقراری امنیت نیز در هفته های گذشته تمرکز خود را به مرزهای شرقی کشور فلسطینی آینده و احتمال ایجاد بی ثباتی در اردن معطوف داشت و بر استقرار نیروهای نظامی اسراییل در این زمین ها پافشاری کرد.
اما در کنار موضوع مذاکرات، اسراییل ایران را تهدیدی به مراتب خطرناک تر از فلسطینیان می بیند و خواهان اجرای اقداماتی سختگیرانه تر در برابر برنامه گسترش سلاح های هسته ای این کشور شده است.
رژیم صهیونیستی در رویارویی احتمالی با ایران روی آمریکا حساب می کند و از این روست که موافقت خود را با خواسته واشنگتن برای ازسرگیری مذاکرات سازش با فلسطینیان اعلام کرده است.
تشکیلات خودگردان فلسطین
اگر در انجام این مذاکرات میان یهودیان {رژیم صهیونیستی} بی تفاوتی موج می زند، در میان فلسطینیان، چیزی جز کینه و دشمنی نیست.
هفته گذشته در خیابان های رام الله، نه تنها بارقه ای از امید دیده نمی شد، بلکه مردم فلسطین در کوچه و خیابان به بیان مخالفت خود با پذیرش مذاکرات مستقیم پرداختند.
تشکیلات خودگردان فلسطین با پافشاری بر عدم افزایش جماعت یهودیان در کرانه باختری، اعلام کرد، چنانچه شهرک سازی ها متوقف نشود، به پای میز مذاکره باز نخواهد گشت که اسراییل نیز با اعمال فشار از سوی آمریکا، با بی میلی و به صورت موقت طرح ساخت واحدهای یهودی نشین را متوقف ساخت.
اما مسأله به این جا پایان نیافت و صاحب عریقات، مذاکره کننده ارشد تشکیلات خودگردان اعلام کرد، در صورت تمدید نشدن توقف شهرک سازی ها به مدتی نامحدود و عدم اعلام یک مهلت مشخص، این نشست را ترک خواهد کرد.
اما یکی دیگر از مسائل مهم هم برای فلسطینیان و هم برای اسراییل، «غزه» است. به هر روی در معاهده نهایی صلح این منطقه و جنبش حماس که کنترل آن را در دست دارد و با انجام این گفت و گوها نیز مخالفت می کند، مطرح خواهند بود.
این در شرایطی است که به نظر نمی رسد، اسراییل تمایلی به رویارویی با پیچیدگی های مربوط به روابطی که میان مردم فلسطین وجود دارد، داشته باشد و بخواهد کارهایی در راستای حل و فصل آن در دستور کار خود قرار دهد.
به هر ترتیب، آنچه روشن است، این که عباس در موضع قدرت، وارد این مذاکرات نخواهد شد و حتی اگر به توافقی نیز دست یافته شود، ضمانتی برای مورد قبول واقع شدن آن از سوی مردم فلسطین وجود نخواهد داشت.
آمریکا
اوباما در موفقیت یا شکست این مذاکرات، نقشی کلیدی دارد. او که عزم خود را برای ایجاد صلحی فراگیر در منطقه جزم کرده است، بی تردید از قدرت لازم برای اعمال فشار بر هر دو طرف برخوردار بوده و بارها نیز در اظهاراتی کم سابقه برای دستیابی به یک معاهده صلح ابراز تمایل کرده است؛ اما در قصد و نیت واقعی او از دنبال کردن این اهداف شک و تردیدهایی نیز وجود دارد.
اوباما هر هدف ژئوپلتیکی را هم که دنبال کند، نمی تواند مواردی چون رأی یهودیان در انتخابات میان دوره ای کنگره و پیامدهای مذاکرات در چشم انداز دور دوم انتخابات ریاست جمهوری را از نظر دور سازد.
در ماه های آغازین ریاست جمهوری او، انتظارات در میان جوامع عرب از دولت آمریکا به شکل کم سابقه ای افزایش و در اسراییل کاهش یافت؛ اما به نظر می رسد، در مقطع کنونی این مسأله شکل عکس به خود گرفته است.
به هر روی، باز گرداندن هر دو طرف به پای میز مذاکره از اهداف کوتاه مدت دولت آمریکاست که اقدام مهمی نیز نخواهد بود؛ اما برای اوبامایی که در آرزوهایش برای بازگرداندن صلح به خاورمیانه با شکست رو به رو شده، تنها راه پیروزی در انتخابات آینده ریاست جمهوری، پیشرفت در انجام این مذاکرات است.